English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4893 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
it is of frequent U خیلی مورد دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
She wasn't any too pleased about his idea. U او [زن] در مورد ایده او [مرد] خیلی خوشحال نبود.
It is much sought after خیلی طالب دارد.
he has much merit U خیلی قابلیت دارد
it is wringing U خیلی تراست یا اب دارد
cyclic item U اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
He takes ( heels) much interest in politics. U به سیاست خیلی علاقه دارد
She is too damned fussy U خیلی ادا واطوار دارد
to go easy on somebody [something] U خیلی ایراد نگرفتن [انتقادی نبودن] از کسی [در مورد چیزی]
beau U مردیکه خیلی بزن توجه دارد
This food is very nourshing . U این غذا خیلی قوت دارد
a hot potato <idiom> U [بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
There is more to it than meets the eye. U ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
wrought U اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
word perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
word-perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
he has a rushing business U کارش خوب گرفته است کارش خیلی رونق دارد
monitored U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
She is a bit too copy . U خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
quarantines U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
to a large extent U خیلی
abysmal <adj.> U خیلی بد
in large quantities U خیلی خیلی
not a few U خیلی ها
villainous U خیلی بد
routh U خیلی
very little U خیلی کم
far and away U خیلی
very U خیلی
copious U خیلی
highly U خیلی
dumpiness U خیلی
for long U خیلی
damn U خیلی
many U خیلی
ten U خیلی
dammit U خیلی
instances U مورد
out of place U بی مورد
oportuneness U مورد
occurence U مورد
case U مورد
occasion U مورد
occasioned U مورد
cases U مورد
occasioning U مورد
unseasonable U بی مورد
unseasonably U بی مورد
instance U مورد
direct objects U مورد
object U مورد
objects U مورد
objected U مورد
inapposite U بی مورد
objecting U مورد
occasions U مورد
indirect objects U مورد
open to question <adj.> U مورد شک
inopportune U بی مورد
exceeding U خیلی زیاد
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
pitch black U خیلی سیاه
very light U خیلی سبک
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
ultraconservative U خیلی محتاط
fortissimo U خیلی بلند
toploftiness U خیلی متکبر
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
jolly U بذله گو خیلی
whackings U خیلی بزرگ
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
niftiest U خیلی خوب
bone dry U خیلی خشک
extra- U بسیار خیلی
precise U خیلی دقیق
number one U خیلی خوب
too tough U خیلی سفت
extras U بسیار خیلی
flying high <idiom> U خیلی شادوشنگول
get up the nerve <idiom> U خیلی شلوغ
hit bottom <idiom> U خیلی پست
lots U خیلی زیاد
nifty U خیلی خوب
skin and bones <idiom> U خیلی لاغر
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
whacking U خیلی بزرگ
(a) snap <idiom> U خیلی ساده
tickled pink <idiom> U خیلی شادوخوشحال
oodles U خیلی زیاد
(go over with a) fine-toothed comb <idiom> U خیلی بادقت
He is a loose card . U خیلی ول است
extra U بسیار خیلی
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
many people U خیلی اشخاص
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
pluperfect U خیلی عالی
extreme U خیلی زیاد
I had an awful time . U به من خیلی بد گذشت
Neanderthal U خیلی کهنه
confidential U خیلی محرمانه
too bad <idiom> U خیلی بد ،غم انگیز
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
hand in glove U خیلی صمیمی
hand and glove U خیلی نزدیک
dead slow U خیلی اهسته
many persons U خیلی اشخاص
whopping U خیلی بزرگ
much was said U خیلی حرفهازده شد
much worse U خیلی بدتر
corking U خیلی زیبا
decrepit U خیلی پیر
of vital importance U خیلی ضروری
oftentimes U خیلی اوقات
overstrung U خیلی حساس
pianissmo U خیلی نرم
pixilated U خیلی حساس
many people U خیلی از مردم
lower most U خیلی پست تر
hand in glove U خیلی نزدیک
hand and glove U خیلی صمیمی
giantess U زن خیلی قدبلند
iam in bad U خیلی محتاجم
faraway U خیلی دور
immensurable U خیلی قدیم
in no time U خیلی زود
far off U خیلی دور
far and away U خیلی دور
niftier U خیلی خوب
level best U خیلی عالی
level best U خیلی خوب
lily white U خیلی سفید
immediate U خیلی فوری
precisian U خیلی دقیق
at most U خیلی باشد
as stiff as a poker U خیلی خشک
span new U خیلی تازه
subminiature U خیلی کوچک
superrabundant U خیلی زیاد
parlous U خیلی مهیب
swith U خیلی عظیم
open-and-shut U خیلی سهل
open and shut U خیلی سهل
thank you very much U خیلی متشکرم
as good as U خیلی خوب
far U زیاد خیلی
piping hot U خیلی داغ
before you can say knife U خیلی زود
benedicite U خیلی خوب
primely U خیلی خوب
raff U خیلی زیاد
ritzy U خیلی شیک
rotundily U چاقی خیلی
precipitate U خیلی سریع
sappy U خیلی احساساتی
precipitated U خیلی سریع
precipitates U خیلی سریع
superabundant U خیلی زیاد
precipitating U خیلی سریع
senseful U خیلی حساس
by leaps and bounds U خیلی تند
skinless U خیلی حساس
pitch-black U خیلی سیاه
quaint U خیلی فریف
really sick U خیلی محشر
a lot of times <adv.> U خیلی از اوقات
it is very easily done U خیلی به اسانی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1tink and grow rich
1incentive
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1strong
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com